پدر سنگ مزارت را به آه وناله میبوسم به عشق وزحمت چندین وچندین ساله میبوسم
اگر دنیا شود گلشن گلی جز تو نمی یابم ز چشمم زاله میریزد تورا چون لاله می بوسم
پدر سنگ مزارت را به آه وناله میبوسم به عشق وزحمت چندین وچندین ساله میبوسم
اگر دنیا شود گلشن گلی جز تو نمی یابم ز چشمم زاله میریزد تورا چون لاله می بوسم
ای سفر کرده به معراج به یادت هستیم ای پدر ما همگی چشم به راهت هستیم
تو سفر کردی واسوده شدی از دوران همه ماتم زده هر لحظه به یادت هستیم
همیشه مونس ویاورم پدرم بود به وقت رنج غمخوارم پدر بود
چو پروانه اگر بال وپرم سوخت ولی شمع شب تارم پدر بود
پدرم دست اجل زود تو را پرپر کرد مادرم گریه کنان خاک برسر کرد
اهل منزل همگی در غم تو محزونند اشک چشم همگان خاک مزارت تر کرد
پدرم بارش باران خدا بود پدرم جلوه ایمان وصفا بود
پدرم حاکم پیمان و وفا بود پدرم درهمه جا کار گشا بود
از ملک جهان رفت به جنت پدر ما برداشته شد سایه لطفش زسر ما
رفت از سر ما سرورما تاج سر ما زحمتکش مظلوم خدایا پدر ما
افسرده نمیخواست دل همسر وفرزند افسوس فلک کرده پر از غم جگر ما
پدرم تاج سرم چشم به راهت بودم همه دم عاشق لبخند نگاهت بودم
ای فلک از چه زدی اتش غم بر جگرم کاش جای پدرم من سر راهت بودم
آن گنج نهان در دل خانه پدرم هم تاج سرم بود همی بال وپرم بود
هر جا که زمن نام و نشانی طلبیدند آوازه نامش سند معتبرم بود
ای پدر ای عارف نیکو خصال ای که قدرت را ندانستیم ایام وصال
خوش بخواب اینجا که این دنیای دون چون تو گوهر کم دهد از خود برون
آسمان امروز ببار، اینجا گلی پژمرده گشت از غم داغ رخش، یک محفلی افسرده گشت
آسمان امروز ببار، ما صد جگر سوزانده ایم چون پدر از بین ما رفت، قلب ما هم مرده گشت