گل های بهشت سایبانت مادر یک دسته ستاره ارمغانت مادر
دیگر چه کسی چشم به راهم باشد قربان نگاه مهربانت مادر
گل های بهشت سایبانت مادر یک دسته ستاره ارمغانت مادر
دیگر چه کسی چشم به راهم باشد قربان نگاه مهربانت مادر
مادر به خدا ماه در این خانه که تو بودی روشنگر این کلبه ویرانه تو بودی
از خاطر دل ها نرود یاد تو هرگز ای آن به نیکی همه افسانه تو بودی
قلبم شده رنجور ز هجران تو مادر فکرم شده این گونه پریشان تو مادر
هرروز کنم ارزوی روی تو افسوس دستم شده کوتاه ز دامان تو مادر
آبروی اهل دل از خاک پای مادر است هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است
آن بهشتی را ه قرآن میکند توصیف آن صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است
مادر به زیر خاک چه خوش ارمیده ای ای باغبان ز گلشن خود دل بریده ای
مادر چه شد که به همه مهر مادری دست از من وتو ثمرانت کشیده ای
یاد ایامی که مادر داشتم افسری زیبنده بر سر داشتم
زندگی با او مرا افسانه بود روشنی بخش دلم در خانه بود
ربان نگاه خسته ات مادر جان لبخند به گل نشسته ات مادر جان
از عمق دو چشم مهربانت پیداست تصویر دل شکسته ات مادر جان
گر چه من دیگر نمی بینم گل روی تو را خاطراتت را در این غمخانه مهمان میکنم
گوهر یکدانه ام ای مادر خوبم بدان تا ابد یاد تو را در سینه پنهان میکنم
شعله ای خاموش گشت وخانه ای بی نور شد گوهرارزنده ای پنهان به خاک گور شد
مادر شایسته ای زین عالم نا پا یدار روشن ان دیده که رویش می دید
بگو مادر هنوز یادی از ما میکنی یا نه ؟ درون خاک تیره وا عزیزا میکنی یا نه؟
به هر دردی که گشتم مبتلا کردی مداوایم غم بی مادری را هم مدوا میکنی یا نه؟
همی نالم که مادر در برم نیست صفا وسایه او بر سرم نیست
مرا گر دولت عالم ببخشند برابر با نگاه مادرم نیست
دلم را از غمت مادر شکستی تمام رشته ها از هم گسستی
یقین دارم که در باغ بهشتی کنار حضرت زهرا نشستی
این مرقد عشق و ارزوهاست این تربت پاک مادر ماست
ای خاک توحرمتش نگه دار این رنج کشیده مادر ماست